بعد از دو هفته با هم بودن، در آخرین روز بخش، بعد از کنفرانس، نگاهی به ما انداخت و گفت: «خوب دیگر، میتوانید از اتاق بیرون بروید.» و من کاملاً میفهمیدم که این همهی «ظرفیت»ش بود برای آن که از ما تشکر کند و با دعای خیری چیزی! برایمان آرزوی موفقیت کند. در کنارش رزیدنت هم نشسته بود؛ و خمِ اَخمِ ابروی او، حتی اندازهای نسبت به روز اول تغییر پیدا نکرده بود. این جملهی آخرش در حالی بود که …
برچسب: اطفال
«نوزادان نمازی دیگر کجاست؟!» این اولین سوالی بود که با دیدن تقسیمبندی نیمه دوم تیرماه درذهنم ایجاد شد. اول از حسین پرسیدم، که جواب داد: «احتمالا همان اورژانس نوزادان هست». درست میگفت. آدرس این بود: سالن نرگس، دستِ چپ، بالای پلهها کنار ICU نوزادان. (NICU). اگر برایت سوال شده که نوزاد و اطفال فرقش چیست؛ تفاوتش در سن آنها است. به تازه متولدهای زیر ۳۰ روز، «نوزاد» میگوییم. روز اول را دیر رسیدم. شاید حدود ساعت ۹ بود که رسیدم بخش. بچهها …
قرار یود این وبلاگ را پر کنم از خاطرات بخش؛ و تلخیها و شیرینیهای فضای بالین را از نگاه یک دانشجوی پزشکی به نمایش بگذارم؛ اما پاندمی کرونا شروع شد و بخشها برای دانشجویان (Medical Student) تعطیل شد. و مجبور شدم که همهاش از چرند و پرندها بنویسم و خودم را با خاطراتِ دردمند!۱ (Nostalgia) مانوس کنم. اما از ۱۷ خرداد که بنا بر برنامه جدید، روند کشور به حالت قبل برگشته، مجدداً فرصتی شد که به موضوع خاطرات بخش بیشتر بپردازم. برگشتن به حالت قبل همان نرمال شدن شرایط هست؟ یا این …