من یک احمقم | نامه‌ای «برای آینده»

اولین بار یکی از اساتیدم بود که چشم گذاشت توی چشمم و گفت:«تو خیلی احمقی!» اونجا بود که فهمیدم چقدر لازمه که یک نفر، دلسوز و مطمئن، به تو بگوید که تو چقدر احمقی. آن استاد به من می‌گفت «شما به خوتان می‌گویید نخبه؟» ما برای گرداندن بیمارستان‌های‌مان به یک مشت احمق نیاز داریم. کسانی که توانسته‌اند در دوران کنکور روزی ۱۰ تا ۱۴ ساعت مثل سگ درس بخوانند و کنکور را رد کنند، می‌توانند توی کشیک‌های ۳۶ ساعته بیمارستانی

فوتر سایت

سایدبار کشویی