اخیراً کتابی از جیمز نوربری۱ خواندم به اسم «پاندای بزرگ و اژدهای کوچک۲» که خانم نازنین فیروزی آن را ترجمه کرده بود. خود نویسنده میگوید که با الهام گرفتن از اعتقادات «بودا» سعی کرده در قالب هنر نقاشی کشیدنش و البته استفاده از سادهترین کلمات، مرهمی بر زخمهای روحی اطرافیانش باشد. لحظهای که کتاب به دستم رسید، وقتی که مادرم جلد روی آن را دید، شروع کرد. همان مسخره بازیهای همیشگیاش را شروع کرد. از همان مسخرهبازیهایی که میخواهد به …
برچسب: کتاب
پیشنوشت: گفتم قبل از خواندن این پست بد نیست یک آیه قرآن را با هم بخوانیم؛ آنجا که خداوند بشارت میدهد به آنها که سخن را میشنوند و از بین آن بهترین را انتخاب میکنند؛ همان هدایت شدگان و خردمندان. فَبَشّر عِبادِ (۱۷) الَّذینَ یَستَمِعونَ القَولَ فَیَتَّبِعونَ اَحسَنَه…(۱۸) پس بندگان مرا بشارت ده (۱۷) همان کسانی که سخن را میشنوند و از نیکوترین آن پیروی میکنند…(۱۸) سوره ۳۹ – اَلزُّمَر هر وقت کمی از مطالعه فاصله میگیرم و احساس میکنم برای شروعی دوباره به …
– مطمئنی میخواهی این پسر را پیش عمهاش بگذاری؟ من تمام روز داشتم آنها را نگاه میکردم… بدترین مشنگهایی (Muggle) هستند که در زندگیم دیدم! + اینها تنها خانوادهای هستند که برایش باقی مانده… شاید باورش سخت باشد که هنوز هم کسانی هستند که با هری آشنا نیستند، اما این یک واقعیت است. بهتر است همین اول بگویم که تعداد کتابهای داستانی (Fiction) که خواندم بسیار کم هستند و بیشترین حجم مطالعهام بر روی کتابهای غیر داستانی (Non-Fiction) بوده است. اما برای اولین …